خود ارضایی از بعد اجتماعی، اخلاقی، عرفانی
صفحه 3
خود ارضایی از بعد اجتماعی، اخلاقی، عرفانی :
دو حالت زیر رو با هم مقایسه کنید :
وقتی جوونی شب محتلم میشه چه حس خوبی بهش دست میده.از یه طرف تخلیه شده و از طرف دیگه حس غرور بهش دست میده که من چقدر توانمندم که میتونم توی این دوره و زمونه خودمو نگه دارم.همچنین خوشحاله که بدنش سالمه و طبیعی کار میکنه؛
و از همه اینا مهمتر این که خداوند ازش راضیه.
حال تصور کنید...
فردی که استمنا میکنه بعد از ارضا،حس دلتنگی،ضعیف بودن،شکست خوردن و نداشتن اراده میکنه.
خودش رو سرزنش میکنه که چرا نتونستم در مقابل نفسم بایستم.
هرکدام از این تصورات با تکرار مداوم و در بعد وسیع تر،اثرات منفی وسیعی به بار میآره.
به طوری که جوان انرژی و شور جوانیش رو به مرور از دست میده؛منزوی میشه؛و خودش رو خیلی پایین تر از چیزی که هست تصور میکنه...و این سیر حقیقتا میتونه زندگی یک انسان رو به انحطاط بکشونه.
افرادی رو میشناسم که به دلیل استمنا مداوم،حقیقتا شور جوانیشون رو از دست دادن و حتی از ورزش گروهی با همسالان خودشون سر بازمیزنن.
اسلام،دین ما؛که بر اساس فطرت انسانها نوشته شده،دوست نداره هیچ انسانی فرصت موفقیت و سالم زیستن رو از دست بده؛ و هر چیزی که مانع این مسیر بشه رو حرام میدونه.
به همین خاطره که اسلام استمنا رو حرام کرده.
پیروزی های پی در پی نفس اماره(گرایش به بدی)در مقابل نفس لوامه(گرایش به خوبی)،
موجب تضعیف نفس لوامه میشه.تضعیف نفس لوامه،سرکشی بیشتر نفس اماره رو در بر داره؛ و ماحصل اون دامن زدن بیشتر به شهوت و تشنگی بیشتر به این مساله است.
در حالی که زن و شوهر چون در مسیر تعریف شده خداوند خودشون رو تخلیه میکنن،نفس لوامه شون قدرتمند تر میشه(چون میدونن دارن کاری رو انجام میدن که خداوند فرموده)و موجب افزایش نسبی ایستادگی در برابر هواهای نفسانی میشه.
تفاوت را ببینید...
خداوند پس از آفرینش انسان،از روح خود در آن دمید.
خداوند منبع نور،خوبی ها و کمالاته.
چهره انسانها نورانیه.ولی با گناه رفته رفته تیره میشه و از شعاع نور وجودیشون کاسته میشه.(اگر با عالم بزرگواری دیدار کرده باشید معنای نور چهره و ابهت اون ها رو حتما درک کردید.)
بزگترین چیزی که یک جوون از دست میده نورانیت و پاکی و لطافتشه.
حیف از لحظه های زیبایی که یک جوون میتونه بیافرینه،ولی در مسیر دیگه ای قدم بگذاره.
منبع : pedram1370m.blogfa.com
نظرتون رو حتما بیان کنید .
حتما حتما بخونید: فواید بیشمار ترک خود ارضایی (صفحه 1)
حتما بخونید : قدم به قدم تا ترک خود ارضایی (صفحه 22)
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
دوستانی که این گناه رو میکنند و خیلی پشیمون هستند می تونند از این فرصت طلایی استفاده کنند و برای رهایی از گناه خودارضایی به تربیت نفس شون بپردازند کاری که خیلی ها از اون غافل اند و به قول علامه نراقی در کتاب معراج السعاده اولین و ابتدایی ترین و اسان ترین راه تربیت نفس تهذیب قوه شهوت با جوع و گرسنگی و روزه هست
خلاصه متن کتاب شریف معراج السعاده ص62
لازم است که در ترتیب تهذیب نفس
پیروی طبیعت نوزاد را کنیم. طبیعت
اول قوه شهویه را به ظهور آورد زیرا نوزاد
در رحم مادر از راه ناف غذا می خورد و بعد
از آن غضبیه، و بعد از آن قوه عقل را، پس
در خودسازی باید به این ترتیب عمل نمود
ابتدا تهذیب قوه شهویه و دوم قوه غضبیه
و سوم قوه عقلیه، چنانچه به این ترتیب
آدمی در تحصیل اخلاق حسنه کوشد،
به سهولت و آسانی جام سعادت نوشد.
متن کامل کتاب بدون خلاصه کردن
بدان که از برای کسب فضائل صفات ، و محاسن ملکات ، ترتیبی است لایق که تجاوزاز آن نباید نمود . و توضیح این کلام آن است که : شکی نیست که هر چه از مرتبه ای به مرتبه دیگر منتقل می شود ، حرکت می کند از مرتبه اولی به ثانیه . و حرکات و افعالی که هر چیزی را از مرتبه نقص به کمال می رساند ، یا از قدرت و اختیار ما بیرون است و آن راحرکات طبیعیه گویند مانند نطفه که از زمانی که در رحم قرار می گیرد حرکت می کنددر اطوار مختلفه تا آنکه به مرتبه حیوانیت می رسد . و یا تحت قدرت و اختیار ما است وآن حرکت را حرکت صناعیه گویند ، مانند چوب خشک که به توسط آلات نجارحرکت می کند در صورتهای متفاوته ، تا سریر سلاطین ذوالاقتدار می گردد . و چون حرکات طبیعیه مستند است به مبادی عالیه و مصادر متعالیه ، معلوم است که موافق مصلحت و مطابق حکمت است ، و ترتیب آن اتم و احسن است . پس بر آدمی لازم است که در تحریکات صناعیه اقتدا کند به تحریکات طبیعیه ، و صاحب صناعت متابعت طبیعت را نماید .
و چون این معلوم شد ، می گوییم که : چون تهذیب اخلاق ، و تحصیل فضایل صفات از امور صناعیه است ، که ما به آن ماموریم ، پس لازم است که در ترتیب آن پیروی اطفال طبیعت را کنیم . و شکی نیست که : اول چیزی که از برای طفل به تحریک طبیعت حاصل می شود ، قوه طلب قوت و غذاست ، زیرا در رحم مادر از راه ناف غذا را به خودمی کشد و قوت خود را می طلبد ، و چون از این مرتبه حرکت کرد و قوه طلب در آن زیاد شد ، در وقت غذا خواستن ، صدا به گریه بلند می کند و پستان مادر را می جوید . اینهاهمه از متعلقات قوه شهویه است . پس اولین قوه ای که طبیعت آن را حاصل می کند ، این قوه است ، و چون این قوه در آن قوت گرفت و به کمال رسید ، آثار قوه غضبیه در اوپیدا می شود ، که از خود ، موذیات را دفع کند ، و خود را از هلاکت و تلف شدن محافظت نماید ، اگر چه به استعانت از پدر و مادر یا غیر ایشان باشد . چنان که مشاهده می شود که : المی که به طفل می رسد به گریه می آید ، تا دیگران مطلع شده دفع الم نمایند . و این قوه ، قوت می گیرد تا در آن میل برتری بر امثال و اقران ، و سروری بردیگران حاصل می شود . و این دومین قوه ای است که طبیعت در آدمی می پرورد ، و بعداز آنکه آثار قوه تمیز و ادراک در او ظاهر می گردد ، و روز به روز زیاد می شود ، تاقابل تعلیم علوم و صناعات می گردد ، در این وقت عمل طبیعت در تدبیر قوی به مرتبه کمال می رسد ، و ابتدای تکمیل صناعی است ، یعنی وقتی است که آدمی نفس خود را تکمیل نموده ، تدبیر قوائی را که طبیعت پرورش داده بنماید ، و آنها را به کمال رساند .
پس اگر کوتاهی کند و خود به تکمیل صناعی نپردازد به همین حال باقی خواهد بود ، وبه کمال حقیقی ، که انسان به جهت آن خلق شده نخواهد رسید ، زیرا که همه کس متصف به جمیع صفات جمیله ، و صاحب نفس قدسیه ایجاد نشده که در استعداد مردم اختلافی باشد .
و چون دانستی که : طبیعت ، اول قوه شهویه را به ظهور آورد ، و بعد از آن غضبیه ، وبعد از آن قوه عقل و تمیز را ، پس در صناعت باید به این ترتیب تدبیر و تکمیل نمود :
ابتدا در تهذیب قوه شهویه سعی نموده و صفت عفت را که از فضایل این قوه است اکتساب نمود ، و بعد از آن به قوه غضبیه پرداخت و ملکه شجاعت را که از کمالات این قوه است تحصیل کرد ، و سپس در تکمیل قوه عاقله اجتهاد نمود ، و فضیلت حکمت را به دست آورد . چنانچه به این ترتیب آدمی در تحصیل اخلاق حسنه کوشد ، به سهولت و آسانی جام سعادت نوشد .
و ثمر این ترتیب ، تسهیل تهذیب اخلاق و آسانی آن است ، زیرا شکی نیست که :
قوه شهویه به انقیاد و اطاعت از قوه غضبیه نزدیکتر ، و گذشتن از قدر زائد از ضروریات غذا و شهوت ، از ترک جاه و برتری و ریاست و سروری و نیکی در مقابل بدی واغماض از انتقام دشمنان قوی بسی آسانتر است .
پس ، تسخیر قوه شهویه در ابتدا سهل است ، و بعد از تسخیر آن فی الجمله قوتی ازبرای عاقله حاصل می شود ، و ملکه تسخیر از برای او هم می رسد و اسباب قوه غضبیه اندکی کمتر می گردد ، و تسخیر آن نیز به سهولت میسر می شود ، و بعد از تسخیر این دوقوه ، تحصیل ملکه حکمت ، که از آن دو صعب تر است ، به آسانی ممکن می گردد . وکسی که این ترتیب را از دست بدهد اینطور نیست که تکمیل خود و تهذیب اخلاق ازبرای او ممکن نباشد ، و لیکن به دشواری و صعوبت حاصل می شود .